کتاب آن قدر سرد که برف ببارد (Cold Enough for Snow) حاوی یک رمان معاصر کوتاه و استرالیایی است که قصهٔ زنی را بههمراه مادرش روایت میکند؛ مادر و دختری که پای در سفری هستیشناسانه میگذارند. ورود به فرودگاه توکیو نقطهٔ آغاز این رمان کوتاه است. مادر، متولد روستایی در هنگکنگ است و خانواده به کشوری انگلیسیزبان مهاجرت کرده است، اما مدتی است که مادر و دختر از هم دور شده و در شهرهای جداگانهای زندگی میکنند. مخاطب با پیشروی روایت، دنیای داستان را بیشتر و بهتر درک میکند؛ هر چند تا انتها به نام شخصیتهای اصلی داستان هیچ اشارهای نمیشود. مطالعهٔ این اثر را به ورقزدن یک آلبوم عکس تشبیه کردهاند. جسیکا او از طریق بازگویی خاطرات و شرح افکار به پارهروایتها گریز میزند و از مخاطب میخواهد تا خود دست به استنباط بزند. نثر ایماژگرایانهٔ او را روان و نرم توصیف کردهاند. رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»، جایزهٔ [دوسالانهٔ] رمان» را دریافت کرده است؛ همچنین در سال ۲۰۲۳ در «جایزهٔ ادبی ویکتوریا» که معتبرترین جایزهٔ ادبی استرالیا است، اثر برگزیده اعلام شده است.